دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
The first pages
صفحات اولیه
1
6
12688
FA
ـــــــ
ـــــــ
دانشگاه قرآن و حدیث، مربی
Journal Article
2017
05
06
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Homonym in the Holy Quran and its influence on contemporary Persian translations of the Book
اشتراک لفظی در قرآن کریم و تاثیر آن بر اهم ترجمههای معاصر فارسی قرآن
7
34
12689
FA
فخری
معینی کوهی
فوق لیسانس تفسیر اثری
هادی
حجت
دکترای قرآن و حدیث
Journal Article
2017
05
06
The most noted difficulties that every translator of the Holly Quran encounters, refers to a linguistic phenomenon known as homonyms- words which are identical in appearance but display distinct meanings in regard to their application in different contexts. The term recognized as “identical” in regard to these types of assertions was, in fact, originated in the 6th century AD. (The first century by the Islamic calendar) This title signified a general meaning of the words with homonymic petition. Homonyms in the Arabic language has been taken into consideration. Secondly, the significances of these identical words in the Holy Quran, as well as, the recognition of these types of assertions in the translations of the holy text have been examined. Thirdly, the influence of these declarations in contemporary translations of the Book into Persian, are inspected in three different sections: A-Nouns B- verbs and C- letters.
یکی از پدیدههای زبانی که ناگزیر مترجمان قرآن کریم در ترجمهٔ آیات با آن مواجهاند، واژگان مشترک لفظی قرآن کریم است؛ الفاظی که در ظاهر یکساناند اما در جملات مختلف، به معانی متفاوتی به کار رفتهاند. عنوان «وجوه» که کاربردش به قرن نخست هجری باز میگردد، مفهوم عامی بود که این واژگان را نیز در برمیگرفت. سیبویه نیز با تعبیر «اتفاق اللفظین و اختلاف المعنیین» بدان اشاره کرد. در این مقاله تأثیر این واژگان بر مهمترین ترجمههای فارسی معاصر قرآن کریم بررسی شده است. از این رو، نخست به پدیدهٔ اشتراک لفظی در زبان عربی پرداخته و پس از آن به وجود و اهمیت این الفاظ در قرآن کریم و ضرورت شناخت آن در ترجمهٔ آن اشاره شده، سپس تأثیر واژگان مشترک بر اهم ترجمههای معاصر فارسی قرآن در سه بخش اسامی، افعال و حروف بررسی و برای هر یک شواهدی ذکر شده است. چکیده (عربی): الاشتراک اللفظی فی مفردات القرآن و تأثیره علی أهم التراجم الفارسیة المعاصرة للقرآن الکریم من المظاهر اللغویة التی یواجهها مترجمو القرآن الکریم لا محالة هی الالفاظ المشترکة أی الألفاظ المتحدة لفظاً والمختلفة معنی. إنّ لفظة «الوجوه» التی یعود استعمالها إلی القرن الأول للهجرة، کانت مفهوماً عامّاً تشمل هذه الألفاظ أیضاً. و قد أشار سیبویه إلیها بهذا التعبیر: «اتفاق اللفظین و اختلاف المعنیین». و قد تناولنا فی هذا المقال تأثیر هذه الألفاظ علی أهمّ التراجم الفارسیة المعاصرة للقرآن الکریم. لذلک تطرّقنا أولّاً إلی ظاهرة الاشتراک اللفظی فی اللغة العربیة و بعد ذلک أشرنا إلی وجود هذه الألفاظ فی القرآن الکریم و أهمّیّتها و ضرورة معرفتها فی ترجمة هذا الکتاب الکریم. ثمّ درسنا تأثیر هذه الألفاظ المشترکة علی أهمّ التراجم الفارسیة المعاصرة للقرآن الکریم فی ثلاثة أقسام: الأسماء، الأفعال و الحروف مع ذکر شواهد لکلّ منها. الألفاظ المحوریة: المشترک اللفظی، الاشتراک اللفظی، ترجمة القرآن، الوجوه و النظائر
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Challenges in text sort in Tafsir Al-Qomi
چالشهای چیدمان متن در تفسیر قمی
35
54
12690
FA
پوران
میرزائی
دانشگاه قرآن و حدیث, عضو هیات علمی, دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث
Journal Article
2017
05
06
By analysing the sort of contents of the book “Tafsir Al-qomi” we find that although the author tries not to lose the integrity of the text and bring together the contents in a meaningful and systematic way, but he has stopped his method in some parts of the book which causes an incoherent text and confuses the reader. Such written by the author, shows his intentional act and strengthen the suspicion that the writer is someone other than Ali ibn Ibrahim. This issue is clear in narrating from Ali ibn Ibrahim and selective action of the author, quotations, references and interfaces as well as the expression of a vision statement following interpretation of a verse and comparisons between them.
با واکاوی چینش مطالب در کتاب تفسیر قمی درمییابیم مؤلف این کتاب با وجود اینکه به انسجام مطالب خود در نگارش کتاب پایبند است و به گونهای سعی کرده است تا مطالب را نظاممند و معنادار در کنار هم گرد آورد؛ اما در برخی بخشها از شیوۀ اصلی خود در نگارش دست کشیده که ثمرۀ آن ایجاد متنی نامنسجم است که خواننده را به سردرگمی میکشاند. اینگونه نگارش از سوی مؤلف، نمایانگر تعمّدی بودن است و تقویتکننده این ظن خواهد بود که نگارنده، کسی به غیر از علی بن ابراهیم است. این مطلب در فترت در نقل از علی بن ابراهیم و گزینشی عمل کردن مؤلف؛ نقل قولها؛ ارجاعات و عبارات واسطهای و نیز بیان چند دیدگاه تفسیری ذیل یک آیه و مقایسۀ میان آنها، به روشنی به چشم میخورد. چکیده (عربی): معضلات نظم المتن فی تفسیر القمی بتحلیل نظم المطالب فی تفسیر القمی یتضح لنا أن المؤلف یحاول رعایة انسجام المطالب المذکورة فی کتابه ، و یحاول أن یستعرض مطالبه بنحو منتظم و ذا معنی مطلوب . إلا أنه لم یلتزم بهذا النهج أحیاناً ، و بالتالی صار متنه مشوشاً ویجر القارئ الی الحیرة . هذا النحو من الکتابة یفصح عن تعمد المؤلف فی ذلک ، و یقوی الظن بأن مؤلف الکتاب هو غیر علی بن إبراهیم . و یتجلی هذا المطلب فی فترة النقل عن علی بن ابراهیم و انتقاء المؤلف بعض النصوص و نقل الاقوال و الارجاعات مضافاً لبیان الآراء التفسیریة ذیل الآیة الواحدة و المقارنة بینها. الألفاظ المحوریة: علی بن إبراهیم ، تفسیر القمی ، نظم المتن
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Advantages and ways of spreading fulfilling the promises in the point of view of Imam Ali (AS)
فواید و راههای گسترش وفای عهد از نظر امیر المؤمنین علی (علیه السلام)
55
66
12691
FA
کبری
جهانپور
کارشنارس ارشدنهج البلاغه
سید محمد مهدی
جعفری
استاددانشگاه قرآن وحدیث
Journal Article
2017
05
06
Fulfill the promises is one of the Islamic moral virtues and breach of promises counts among the vices. The holy Quran emphasizes on necessity of fulfilling the promises with the strongest phrases. Imam Ali (AS) has advised to this virtue directly and notes its advantages. Investigating the ways of spreading this value in Imam Ali’s (AS) teachings guides us to achieve Islamic society values. In this study, the meaning of fulfill the promises and its importance in the narrations of Imam Ali (AS) is studied based on the books Nahj-Al balaghah and Ghorar Al-hikam. As well the advantages of fulfilling the promises are derived of his words, such as: Safety, comfort, protection, social trust, unity, authenticity, enjoyment of good in this world and the Hereafter and link to Allah. The strategies to rich that goal in the words of Ali (AS) are: Honesty, raising the awareness of a person and the community, patience, resistance and respect for the values.
وفای عهد در اسلام از فضایل مهم اخلاقی و پیمانشکنی از رذایل اخلاقی ناپسند شمرده میشود. در قرآنکریم با قویترین تعبیرات و بیانات بر لزوم وفای عهد تأکید شده است. حضرت علی (علیه السلام) به طور مستقیم این فریضهٔ اخلاقی را توصیه فرموده و فواید آن را متذکر شدهاند. بررسی راههای گسترش وفای عهد در آموزههای حضرت علی (علیه السلام) راهگشای ما در رسیدن به ارزشهای جامعۀ اسلامی است. در این پژوهش با تکیه بر کتاب شریف نهج البلاغه و غررالحکم، مفهوم ، مصادیق و اهمیت وفای عهد از نظر امیر مؤمنان علی (علیه السلام) مورد بررسی قرار گرفته است. فواید وفای عهد که از کلام حضرت علی (علیه السلام) استخراج شده است، عبارتاند از: امنیت، آسایش، حفاظت، اعتماد و اطمینان اجتماعی، اتحاد، اعتبار عهود، کاهش خیانت و عهدشکنی، بهرهمندی از خیر دنیا و آخرت، پیوند خداوند، پاداش حق تعالی؛ و نیز راهکارهای گسترش وفای عهد از نظر حضرت علی (علیه السلام) عبارتاند از: راستگویی، بالا بردن آگاهی خود و جامعه، تعجیل در تحقّق وعدهها، ملکهسازی، صبوری و داشتن استقامت، تشکر و قدردانی، معاشرت و نزدیکی با وفاداران، احترام به ارزشها. چکیده (عربی): فوائد و سبل توسعة الوفاء بالعهد من منظار امیر المؤمنین (علیه السلام) یعد الوفاء بالعهد من الفضائل الأخلاقیة الهامة فی الإسلام، کما أن عدم الوفاء به رذیلة أخلاقیة ذمیمة . و قد ذکر القرآن لزوم الوفاء بالعهد بأشد التعابیر . و قد ذکر أمیر المؤمنین هذا الخلق الرفیع و أوصی به و أشار الی فوائده . فدراسة سبل توسعة الوفاء بالعهد فی التعالیم العلویة سیکون دلیلنا للوصول لجوامع القیم الأخلاقیة السامیة . تعرض البحث الحاضر ـ و بالاعتماد علی کتابی نهج البلاغة و غرر الحکم ـ لمفهوم و أهمیة و مصادیق الوفاء بالعهد من منظار أمیر المؤمنین (علیه السلام) . و الفوائد التی تم استخراجها من کلمات أمیر المؤمنین للوفاء بالعهد هی: الأمان ، و الراحة ، و الحفظ ، و الثقة و الاطمئنان الاجتماعی ، و الوحدة ، و قیمة العهود ، و قلة الخیانة ، و الانتفاع بخیر الدنیا و الآخرة ، و الصلة بالله سبحانة ، و الثواب الالهی . کما أن سبل توسعة الوفاء بالعهد من منظار أمیر المؤمنین (علیه السلام) عبارة عن : الصدق ، و رفع المستوی العلمی للفرد و المجتمع ، الإسراع فی تحقیق الوعود ، و الصبر و الاستقامة ، و الشکر و التقدیر ، و معاشرة الأوفیاء و القرب منهم ، و احترام القیم . الألفاظ المحوریة : علی (علیه السلام) ، العهد ، الوفاء ، الوفاء بالعهد ، نهج البلاغة
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Rebellion in Quran and Hadith
طغیان در قرآن و حدیث
67
86
12692
FA
محمد
علیآبادی
اموزش وپرورش، فوق لیسانس
علیرضا
حسنی
دانشیار رشته علوم قرآن وحدیث دانشگاه آزاد واحد فیروزکوه
Journal Article
2017
05
06
One of the important issues that needs deep thought and contemplation raised in the early verses of the holy Quran is “rebellion” the importance of which can be recognized from its priority in revelation, and the Moose’s mission to correct Faro’s rebellion and to punish all the rebels. The holy Quran has paved the way for human beings to reach bliss, edification and self-reflection by raising different aspects of this issue including its symptoms and also by offering various ways out. A feeling of independence, arrogance, too much prosperity, lack of self-reflection and edification are among different significant factors that bring about this issue introduced by the holy Quran. Seeking piety, edification and purification of the self, remembrance of the death And eschatology, the realization of God’s admittance of one’s dependence to God are different ways of curing rebellion, offered by the holy Quran as well as by the Infallibles narrations one can, no doubt , refrain from this evil trait by obeying and following them. Rebellion can cause various satanic behaviors in human community. By obeying the holy Quran, however, we can build an evil-free, religious and humanistic society.
یکی از مسائل مهم و قابل تأمل، در آیات آغازین قرآن کریم مسئلهٔٔ «طغیان انسان» است؛ مسئلهایی که اهمیت و ضرورت آن را میتوان، در اولویت طرح مسئلهٔ طغیان در آغاز وحی، نخستین مأموریت حضرت موسی (علیه السلام) برای درمان طغیان فرعون و عقوبت سخت طاغیان به خوبی مشاهده کرد. قرآن کریم با پرداختن به ابعاد مختلف این مسئله، اعم از علل و عوامل پدیداری، علائم، نشانها و راههای برونرفت و درمان آن، ضمن تأکید بر اهمیت درمان آن، زمینهٔ رشد و کسب مکارم اخلاق را برای هر انسان طالب سعادت، فراهم میسازد؛ احساس بینیازی (استغنا)، خودبرتر بینی (استکبار)، رفاه زدگی، عدم تزکیه و تهذیب نفس، از جمله مهمترین عوامل پدیداری طغیان در قرآن کریم معرفی شدهاند، که با علائمی چون: بخل، دنیاپرستی، کینهورزی و دشمنی با یکدیگر و تأثیرپذیری از جریانات انحرافی بروز و ظهور پیدا میکند. آیات نورانی وحی و روایات ارزشمند معصومان (علیهم السلام) مؤثرترین راههای برونرفت و درمانی طغیان را کسب تقوای الهی، تزکیه و تهذیب نفس، یاد مرگ و توجه به معاد، درک حضور خدا، توجه به خلقت خود و اظهار نیاز به درگاه بینیاز میدانند که بیتردید با بهرهمندی از این روشها میتوان از بروز چالشهای جدی رفتاری در اجتماعات انسانی جلوگیری کرد و زمینه را برای شکلگیری جامعهٔ مطلوب دینی و انسانی فراهم ساخت. چکیده (عربی): الطغیان فی القرآن و الحدیث الخلاصة إحدى القضایا المهمة والجدیرة بالتأمل فی الآیات الأولى للقرآن الکریم، "قضیة الطغیان الإنسانی" وهی قضیة من الأهمیة والضرورة بحیث یمکن مشاهدتها من خلال طرح قضیة الطغیان فی بدایة الوحی، کأول مهمة للنبی موسى علیه السلام لعلاج طغیان فرعون و بیان العقوبة الشدیدة للطغاة. القرآن الکریم ومن خلال تعرضه للأبعاد المتعددة لهذه القضیة وعللها وأسباب ظهورها وعلاماتها وعلائمها وطرق التخلص منها وعلاجها ومن خلال التأکید على أهمیة علاجها یوفر أرضیة النمو والتحلی بمکارم الأخلاق لکل إنسان طالب للسعادة. الشعور بالاستغناء والاستکبار والتنعم وعدم تزکیة وتهذیب النفس هی أهم أسباب ظهور الطغیان من وجهة نظر القرآن الکریم وعلاماته من قبیل البخل وطلب الدنیا والحقد ومعاداة الآخرین والتأثر بالتیارات المنحرفة. الآیات النورانیة للوحی والروایات القیمة للمعصومین علیهم السلام تعد کسب التقوى الإلهیة وتزکیة وتهذیب النفس وذکر الموت والالتفات إلى المعاد ودرک الحضور الالهی والالتفات إلى خلقة النفس وإظهار الحاجة إلى الخالق هی أهم سبل الخروج من هذه الحالة ومعالجة الطغیان ومن خلالها یمکن التخلص من التحدیات الحقیقیة السلوکیة فی المجتمع الإنسانی وتوفیر الأرضیة لبناء مجتمع دینی وإنسانی صحیح. الألفاظ المحوریة: الطغیان، الاستغناء، التقوی، التزکیة، الخشیة
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Criticism of Imam Ali’s (AS) self-praising idea based on Nahj Al-Balaghah
نقد انگارۀ ناروا بودن ستایشهای امیر مؤمنان (علیه السّلام) از خود با تکیه بر خطبههای نهجالبلاغه
87
110
12693
FA
زهرا
حقی
کارشناسی ارشد دانشگاه علوم قرآن و حدیث
محمد رضا
سبحانینیا
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث (مدیر امور پایان نامه ها)
Journal Article
2017
05
06
In his brilliant and valued words expressed in the form of sermons or otherwise, Imam Ali (AS) tries to introduce himself for some reasons and in doing so, sometimes his wording is inclined toward some kind of self-praise. Some may view this wording as being vague and since in their view any kind of self-praise may be considered as unethical, so they may question these words belonging to Imam Ali (AS). This article, adopting a supportive approach to Imam Ali’s teachings, aims at expounding upon Imam Ali’s (AS) statements and removing any misconceptions about such a self-praising wording. In doing so, the author came to this understanding that Imam Ali’s (AS) self-praising words and remarks cannot be thought as being boasting, but it is seen as a way introducing himself on his unique character he enjoyed and it was in accordance with the requirements of his time and a matter of necessity. So, for the purpose of this study some of his self-praising remarks were taken into examined. They include: remembering God’s blessings, talking about historical facts, defending himself against wrongful accusations, and presenting a perfect model for people’s guidance
امیر مؤمنان، امام علی (علیه السّلام) در میان سخنان نورانی و ارزشمند خود که در قالب خطابه یا غیر آن بیان فرمودند، به دلایلی به معرّفی خود پرداختهاند که در مواردی به تمجید، ستایش و مدح کشیده شده است. ممکن است گروهی این بیانات را با دیدهٔ ابهام نگریسته و به گمان غیر اخلاقی بودن هرگونه خودستایی و دور بودن آن از ساحت مقدّس امام (علیه السّلام)، به سخنان حضرت تردید کنند. این نوشتار بر آن است تا با رویکرد دفاع از معارف علوی، به ویژه کتاب شریف نهج البلاغه و خطبههای آن، از سخنان حضرت علی (علیه السّلام) دفاع کرده و شبهۀ غیراخلاقی بودن این خودستاییها را دفع کند. در این راستا به این دستاورد پژوهشی نائل آمد که بیانات تمجیدآمیز امام علی (علیه السّلام) از خود، از باب خودستایی مذموم و نکوهیده نبوده، بلکه از باب معرّفی خود بر اساس ویژگیهای شخصیّتی منحصر به فردی است که حضرت دارا بودند و کاملاً روا و شایسته و به مقتضای حال و ضرورت بوده است. پس به مناسبت، حکمتهای تمجید امام علی (علیه السّلام) از خود، مورد توجّه قرار گرفت که أهمّ آنها عبارتاند از: ذکر نعمتهای خداوند، بیان حقایق تاریخی، دفاع از خود در برابر تهمتها و ارائۀ الگوی کامل برای هدایت مردم. چکیده (عربی): نقد التصور القائم علی أن مدح أمیر المؤمنین نفسه مذموم بالاعتماد علی خطب نهج البلاغة یقدّم الإمام علی (علیه السّلام) نفسه بین أحادیثه الرائعة القیّمة خطابة کانت أم غیرها لأسباب ما و یمیل إلی الفخر فی بعض الأحیان. حیث یری البعض أنّ مثل هذه الأقوال و التصریحات تثیر الشکوک، فیزعمون أنّ مثل هذا الکلام یدلّ علی الفخر، فیبعد کلّ البعد عن الأخلاق و عن شخصیّة الإمام علی (علیه السّلام). یسعی هذا المقال أن یدافع عن هذا النوع من أحادیث الإمام علی (علیه السّلام) و یدفع عنها شبهة اللاأخلاقیة من خلال الذود عن المعارف العلویة لاسیّما کتاب نهج البلاغه و خُطَبه. هذا و نستنتج من هذه الدّراسة أنّ مثل هذا الکلام للإمام (علیه السّلام) لا یدلّ علی الفخر الذمیم، بل علی تقدیم نفسه وفق میزات شخصیّته الفریدة حیث التعبیر عنه لیس جدیراً فحسب، بل أمر تقتضیه ضرورة الحال و بالمناسبة رکّزنا علی حِکَم الإمام (علیه السّلام) الّتی یمدح فیها نفسه و أهمّها هو: تعداد نِعَم الله تعالی و تبیان الحقائق التاریخیّه و الذود عن نفسه أمام التُهَم و تقدیم أنموذج متکامل لإرشاد النّاس. الألفاظ المحوریة: نهج البلاغه، الشبهات حول نهج البلاغة ، الفخر، مدح الإمام علی (علیه السّلام) لنفسه
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
Semantic aspects of “Shahid” in the holy Quran
وجوه معانی شهید در قرآن کریم
111
133
12694
FA
سعیده
کارآموزیان
کارشناس ارشد علوم حدیث گرایش تفسیر اثری
محمد
شاهرودی
استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه تهران
حامد
شریعتی نیاسر
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث
Journal Article
2017
05
06
The word “Shahid” mentioned in many verses of the Quran, whereas they are not in a same sense. Present days in Islamic culture “Shahid” is a person who is killed for the sake of Allah. While in the holy Quran “Shahid” has a different meaning and Martyrs are those who are “slain in the way of Allah”. Therefore, in this article various aspects of the word “Shahid” and its examples are investigated through studying the exegeses of the Quran and Quranic sciences sources using library method to bring a better understanding of the word. According to this study “Shihid” in the holy Quran is used as “present” and “witness” and all other semantic aspects are several instances of the word, not new meanings.
از کلمۀ شهید در آیات متعددی از قرآن کریم یاد شده است که تمامی آنها به یک معنا نیستند. آنچه در عرف فرهنگ اسلامی امروز معمولاً از این لغت به ذهن میرسد، کسی است که در راه خدا کشته شود، او را شهید مینامند. حال آنکه شهید در این معنا در قرآن کریم به کار نرفته است و از شهدا با تعبیر «کشته شدگان در راه خدا» یاد شده است. بنابر این در این نوشتار برای فهم بهتر آیاتی از قرآن کریم که کلمۀ «شهید» و مشتقاتش در آن به کار رفته، وجوه مختلف معنایی و مصادیق این کلمه با استفاده از منابع تفسیری و کتابهای مرتبط علوم قرآنی از قبیل مفردات، وجوه و نظایر و ... به روش کتابخانهای مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که در قرآن کریم «شهید» و مشتقات آن به همان معانی لغوی کلمه یعنی «حاضر» و «گواه» به کار رفته است و در واقع وجوه معنایی ذکرشده همگی مصادیق مختلفی برای این کلمه است و نه معانی جدیدی برای آن. چکیده (عربی): وجوه معانی الشهید فی القرآن الکریم ذکر لفظ «الشهید» فی آیات عدیدة من القرآن الکریم ، و لیست هی بمعنی واحد . و المتبادر من هذا اللفظ فی العصر الحاضر و فی الثقافة الإسلامیة هو «من قتل فی سبیل الله سبحانه» ، مع أن هذا اللفظ لم یستعمل بهذا المعنی فی القرآن الکریم ، و إنما عبر عن الشهداء بـ«من قتل فی سبیل الله» . البحث الحاضر یتناول کلمة «الشهید» و مشتقاتها و وجوه معانیها و مصادیقها بهدف فهم الآیات المشتملة علی هذه المفردات ، کل ذلک بالاعتماد علی المصادر التفسیریة و الکتب ذات الصلة بالعلوم القرآنیة ؛ نظیر : المفردات ، و الوجوه و النظائر ، و بأسلوب التتبع المکتبی . و انتهی الی أن القرآن الکریم استخدم لفظ «الشهید» بمعناه اللغوی ؛ أعنی «الحاضر» و «المطلع» ، و المعانی المذکورة هی فی الواقع مصادیق متنوعة لهذا المعنی ، و لیست معانی جدیدة . الألفاظ المحوریة : الوجوه ، الشهد ، الشهید ، المطلع ، القرآن الکریم
دانشگاه قرآن و حدیث
کتاب و سنت
2
3
2014
07
23
abstracts' translation
ترجمه چکیدهها
135
147
12695
FA
ـــــــ
ـــــــ
ــــــــــ
Journal Article
2017
05
06